در این قسمت از پست های انواع برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی عقلانی – جامع را مورد بحث قرار می دهیم.
برنامه ریزی عقلانی – جامع
یکی از انواع برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی عقلانی – جامع است. برنامه ریزی عقلانی – جامع یا به عبارتی Rational – comprehemsive planning ، در دهه 1940 میلادی بحث روز و داغ محافل برنامه ریزی شهری بود. در این رویکرد، برنامه ریزی بر اساس ایدئولوژی فن سالارانه صورت می گیرد که مشروعیت علمی تخصص برنامه ریزی را می پذیرد. ریشه های این نظریه را می توان در تفکرات آگوست کنت دنبال نمود. اغلب از آگوست کنت به عنوان پدر جامعه شناسی یاد می کنند. آگوست کنت به دنبال پیاده کردن شیوه مشاهده و آزمایش در رشته جامعه شناسی بود. اکثر ایده های ابتدایی در رویکرد عقلانی – جامع برنامه ریزی ریشه در گفته های آگوست کنت داشت. کنت به جدایی مشاهده گر از مشاهده معتقد بود و بر این باور بود که برنامه ریزی باید پشت درهای بسته صورت بپذیرد.
اندیشمندان رویکرد برنامه ریزی عقلانی – جامع درست مانند آگوست کنت، تحلیل جامع تر مشکلات را پشت درهای بسته و توسط خود برنامه ریز می پنداشتند. در نظریه، اعتقاد بر این است که دانش بیشتر به معنای پیش بینی صحیح تر است و اگر پدیده ای غیرقابل پیش بینی است به این معناست که ما در حال حاضر دانش لازم را نداریم. آنچه برنامه ریزی عقلانی – جامع از این اصل برای برنامه ریزی شهری به ارمغان آورد این بود که از طریق تحلیل های عمیق، توسعه بلند مدت شهر قابل پیش بینی است و بدین سان طرح های جامع بلند مدت برای هدایت این توسعه ارائه گردید.
تاثیر پذیری این رویکرد، یعنی نظریه عقلانی – جامع از آگوست کنت به حدی بود که جان فریدمن از کنت علاوه بر پدر جامعه شناسی، پدر برنامه ریزی اجتماعی نیز یاد کرد. لازم به ذکر است نقش برنامه ریز در این مدل، ترکیبی از متخصص، تکنسین و متولی است.
انتقادات بر رویکرد برنامه ریزی عقلانی – جامع
با جدایی مشاهده گر از مشاهده، جایی برای مشارکت باقی نمی ماند و این امر، منافع عمومی را به خطر می اندازد. از برنامه ریزی عقلانی – جامع، به دلیل فرض آگاهی کامل برنامه ریز از محیط، انتقاد شده است. جان فریدمن مهم ترین ضعف این نظریه را انعطاف ناپذیری آن می داند.