ابعاد شهرهای اسلامی

در جهت تعیین ابعاد شهرهای اسلامی نظریه و تحلیل جامع درباره شهر به طورکلی و شهر اسلامی به طور ویژه، بدون توجه به مؤلفه «انسان مسلمان»، «فضای مسلمانی» و «سیمای اسلامی» نمی‌تواند تحلیل جامعی از شهر ارائه نماید؛ از این رو، به نظر می‌رسد الگوی تحلیلی شهر اسلامی، بایستی بر سه مؤلفه تأکید و تمرکز داشته باشد؛ سه مؤلفه ضروری در طرح نظریه شهر اسلامی عبارت‌اند از:

1- انسان مسلمان

2- فضای کالبدی و سیمای اسلامی

3- فضای اجتماعی مسلمانی

ابعاد شهرهای اسلامی

1- انسان مسلمان

بر اساس آموزه‌های دینی در اسلام، همه فضاهای مادی و معنوی برای سعادت دنیوی و اخروی انسان و مسلمان خلق گردیده است، همچنان که فارابی هدف انسان را سعادت تلقی می‌کند و بر این موضوع تأکید دارد که مدینه فاضله انسان را به سعادت می‌رساند.
به اعتقاد فارابی مهم‌ترین متغیر در شهر اسلامی، نقش اخلاق اسلامی و مسلمانی در طراحی شهر است؛ وی در کتاب «آراء اهل المدینه‌الفاضله» بیان کرده است «اجتماع وسیله است نه هدف. هدف رسیدن به کمال است که سعادت دنیا و آخرت بدان تأمین شود؛ اما جوامع انسانی برخی کامل‌اند و برخی غیرکامل.

کامل را سه نوع است: بزرگ و میانه و کوچک؛ جوامع بزرگ عبارت است از جامعه ملل بسیار در حال اجتماع و تعاون؛ جوامعی است که همه در معموره باشند؛ جوامع میانه عبارت است از اجتماع ملتی در جزئی از معموره و جوامع کوچک عبارت است از اجتماع اهل شهری در جزئی از سرزمین ملتی؛ اما اجتماعات غیرکامل عبارت است از اجتماعات در دیه، محله‌ها و کوچه‌ها و خانه‌ها؛ هر یک از این اجتماعات غیرکامل ممکن است ناقص‌تر از دیگری باشد، چنان‌که اجتماع، منزلی جزئی است از اجتماع کوچه و اجتماع کوچه، جزئی است از اجتماع محله و اجتماع محله، جزئی است از اجتماع شهر. اجتماعات دیه‌ها و اجتماعات محله‌ها همه تابع اجتماع شهرند؛ جز آنکه محله‌ها اجزاء شهرند، ولی دیه‌ها خادم آن؛ اجتماع شهر، جزئی از ملت است و ملت به شهرها منقسم شوند و جماعت بشریِ، به ملت‌ها تقسیم گردد». (فارابی77-78؛ 1361)

2- فضای کالبدی و سیمای اسلامی

سیمای کالبدی شهر اسلامی، بایستی بازنمای نمادهای دینی باشد، زیرا صرفاً به دلیل زیست مسلمانان در یک شهر، نمی‌توان آنجا را شهر اسلامی دانست، بلکه شهر اسلامی جایی است که سیما و کالبد آن نشان‌دهنده اسلامی بودن آن باشد.

شهر و مقولات مرتبط با آن از موضوعاتی است که در کتاب مقدمه ابن‌خلدون بسیار از آن یادشده است و در نگاهی کلی تشکیل، توسعه و رکود شهر را شامل می‌شود؛ شهرنشینی در دیدگاه وی عبارت است از «تفنن‌جویی در تجملات و بهتر کردن کیفیات آن و شیفتگی به صنایعی است که کلیه انواع و فنون گوناگون آنها ترقی می‌یابد».

3- فضای اجتماعی مسلمانی

علاوه‌بر انسان مسلمان و کالبد اسلامی، مهمترین مؤلفه شهر اسلامی «فضای اجتماعی اسلامی» است که ارزش‌ها، هنجارها و الگوهای رفتاری و اخلاقیات مبتنی بر دین اسلام را شامل می‌گردد؛ اخلاق در اسلام، اساس روابط اجتماعی محسوب می‌شود.

مدل خانم لیال علی ابراهیم به ارائه الگوهای مدیریت توسعه‌یافته در مناطق مسکونی می‌پردازد؛ از طریق این نوع مدیریت، می‌توان به جذب مشارکت جماعت در حفاظت از فضاهای عمومی پرداخت.

البته به نظر او این امر صرفاً از طریق برنامه‌ریزی میسر است؛ در قصبه انواع سکونت با تیپولوژی‌های مختلف وجود دارد: سکونت جمعی، غیرجمعی، فردی یا کیفیت اقتصادی تعاونی یا شخصی. به اعتقاد وی، نظریه مدرن اوربانیسم‌ عبارت است از واحد مسکونی با جمعیت محدود، تأسیسات متمرکز، خیابان‌های داخلی به‌صورت بن‌بست، تراکمی از جمعیت مسلمانان و ترکیب اصول و عوامل مختلف.

در شهر اسلامی الگوی روابط بین شهروندان مسلمان و نیز روابط بین شهروندان با نهادهای اجتماعی بر اساس ارزش‌های اسلامی تنظیم و اجرا می‌گردد؛ براساس میزان بهره‌مندی یک شهر از یک یا هر سه ویژگی فوق، می‌توان آن را به عنوان شهر اسلامی محسوب کرد.

بر اساس مدل فوق می‌توان گفت که اسلام، دارای نظریه شهری است که در این الگوی نظری، شهر اسلامی ویژگی‌ها و مؤلفه‌های خاص خود را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *